هواشناسی
هواشناسی..
دوری و این هوایِ دوری تو!....
و این هوا یعنی مه.....
یعنی باد!..
یعنی خاک!...
یعنی خون!........
یعنی بغض!....
بغـــــــــــــــــــــــض یعنی دوری.
یک بغض یعنی اینهوا دوری.....!
خوب بود اگر خانه ات را بلد بودم....
و خوب بود اگر کوچه ات
در این حوالی بود
و آنقدر دور نبود....
و خوب بود...
خیلی خوب میشد اگر یکی از کوچه های خرمشهر توی تهران بود....
و جنگ بود !...
نه جنگ.
این جنگ نه....!
جنگ من با خودم به بیرونم فوران میکرد کاش........
و کوچه ات پراز مین بود
و من نمیدانستم !...
از آن مین های که آدم را زمین گیر میکند فقط !
تا زمین گیر تو باشم.
تا پای رفتنی نباشد...
تا اصلأ رفتنی نباشد و ....
خوب بود اگر تو از پنجره ...
فقط از پنجره....
طوری که پردهی مخمل حجابت شود.
و من از لای شاخه های تاک عریان حیاطتان
تو را.......
و لبخندت میوهای شود بر شاخهها و من...
و من...
من و تاک و لبخند.
لب و تاک و منخند و تو....
لبخندیدن تو!
لبخندیدن تو و نجات من.......
و تمام میشد ...
جنگ ومن....!!
حالا دانستی؟
که اینهوا دوری، یعنی چه؟......
وحید خانهساز